مشاور املاک
برادرم مشاور املاک داشت
من مشاور افلاک
او زمین ها را متر میکند
من اسمان ها را
من از ساختن بیت خوشحال میشوم
او از فرو ریختن بیت
او چندین دفتر دارد .من چندین کتاب
او هر روز بزرگ میشود من هر روز کوچک
با تمام اینها نمی دانم چرا اهل محل
به من میگویند اکبر /به او میگویند اصغر!
نظرات شما عزیزان: