توبه کردم که دیگه غروبارونبینم..
توبه کردم که دیگه با تـو نباشم
دل ندم دیگه بهتــــ، ازت جدا شم
کنج ِ قلبـم واسه ی تو جا نزارم
قـول مردونمو زیر ِ پـا نزارم
توبـه کردم دیگه چشمــاتو نبینم
دیگه پـای حرفای دلتـــ نشینم
عکس ِ چشمـای تو رو دیگه نبوسم
اگه حتی توی تنهـایی بپوسم
توبه کردم که غروبـا رو نبینم
دیگه هیچوقتـ لب ِ دریـا ننشینم
همه ی خاطره هاتو دور بریزم
دیگه هیچوقتــ بهت نگم عزیـزم
توبه کردم واست آسمون نباشم
دیگه خورشیدتـ نشم، نور نپاشم
بزنم حرف دلـم رو دیگه این بار:
برو دوسِتــ ندارم... خدانگهـدار...
نظرات شما عزیزان: