بگذار تا هستم برایت بنویسم
چشمانت را روی هم بگذار
هزار نقش زیبا پیش چشمت میسازم
برای دلدادگی
برای حظ خوش جاودانگی
برای دیوانگی
بگذار تا هستم برایت بنویسم
از غزلها و ترانه ها
از پرواز پرستو ها
از آبی دریا
از سرخی شقایقها
بگذار دستانت آرام بگیرند در دستان مهربانی
در آغـ وش گرم یک مهر آسمانی
بگذار برویم پا به پا ،شاید تا نور راهمان ،زیاد دور نباشد.
نظرات شما عزیزان: