مامان کی برام کاپشن میخری ...
دختر گوشه ی پیراهن مادر را کشید و گفت : مامان کی برام کاپشن می خری ؟
مادر به چشمان معصوم دختر نگاه کرد و گفت : هر وقت برف بیاد .
دختر امیدوارانه به دانه های ریز برف نگاه کرد . گوشه ی پیراهن مادر را کشید و گفت : مامان داره برف میاد بریم کاپشن بخریم ؟!
مادر این بار به عکس پدر، روی تاقچه نگاه کرد و گفت : الان که داره برف میاد . باشه هر وقت بند اومد
……………………………………
یادمان باشد در اوج خوشی، بنده ای را فراموش نکنیم که در شبهای سرد زمستان، تنها همراهش اندوه و سرماست...
نظرات شما عزیزان: