نمیگـــــــــــــــــــذرم
دلـم را ورق می زنـم
ایـن کتـاب قدیـمی را
ایـن قـدر بغـض هـایم را نـجویده نـجویده قـورت دادم کـه سـر دلـم سنگـینی می کـند.
کـاش میـشد حـواس نـگرانی را پـرت کـرد .
حـواس دلـم را ...
ایـن روزهـا می گـذرد امـا مـن از ایـن روزگـار نمی گـذرم.
نمیگـــــــــــــــــــذرم
بغـض هایم را بـرای خـودم نگـه می دارم.
گـاهی سبـک نشـوم
سنـگین تـرم ...
مـن میـروم ...
بـوی مـرگ می آیـد.
میـروم تـا یـک دل سیـر بمـیرم.( كاش ميشد )
نظرات شما عزیزان: